a3

ریاضی پنجم -

فصل پنجم ریاضی پنجم

سنا کوه بر

ریاضی پنجم. فصل پنجم ریاضی پنجم

معرکه یادم نمیره

تبلیغات

جواب ها

ندا بعد از آمدن از مدرسه تصمیم می‌گیرد بخوابد. مادر ندا را برای خوردن ناهار صدا می‌زنید. ندا به مادرش می‌گوید تازه لقمه صبحم را خورده ام و الان سیر هستم . خواهر ندا می‌گویید تو سیر هستی پس تو بدبویی. مغالطه اشتراک لفظ😂😊

مهدی فولادوند

ریاضی پنجم

رستم سوار بر اسبش شد و دستی به سرش کشید ، دستی به سر اسبش کشید ؟ دستی به سر اسبش کشید ؟

زهرا بخشی

ریاضی پنجم

دخترخاله ام میگفت از تهران به مشهد دو ساعته با قطار رفته ام همه خندیدند و گفتند دختر دیوانه شدی مگر میشود؟ با قیافه ای حق به جانب همه را نگاه کرد و گفت:من دیوانه شدم؟شما اصلا متوجه حرف من نشده اید پس چرا می‌خندید؟ منظور من این است که دو ساعت به دستم بسته بودم و خودش به دیگران که با بهت به او نگاه میکردند قهقهه زنان خندید و آنروز از دست انداختن آنها خیلی لذت برد

سوالات مشابه